پست اینستاگرامی من
https://www.instagram.com/p/BRrOAx5legO/
متن رو دوستم برام فرستاد، من فقط عکس رو پیدا کردم
با کمال تاسف مسافرت کنسل شد.
من خیلی از سیاست مازیار خوشم اومد، تا فرودگاه رفتیم و دم کانتر به مازیار اجازه ی خروج ندادن. می خواستم تنها برم ولی مازیار گفت نه و برگشتیم.
واقعا که، این همه زحمت و هزینه کردم
حالا به عروسی اخر هفته و مهمانی های هفته ی دیگه می رسه
من خیلی دلم میخواد، تند تند پست بذارم و کامنت هارو خیلی سریع تایید کنم ولی انقدر درگیری و کارهای مختلف بوجود میاد که فرصت نمی کنم
وقتی صفحه وبلاگ رو باز میکنم و با هر بار ریفرش، کامنت های زیباتون رو می بینم که به صورت تصاعدی زیاد میشه، خجالت میکشم که سریع جواب نمیدم ببخشید
فردا دارم میرم سفر، هنوز چمدونم رو جمع نکردم.
واقعا شرمنده ام
وقت کنم فردا این پست رو کامل می کنم
به قول مازیار، جمعه روزی هست که نباید از تخت بیرون اومد.
به زودی سالگرد عروسیمون هست. خیلی زود یک سال گذشت. اصلا قابل باور نیست. انگار دیروز بود.